شب است
در جعبه جادویی هیاهوست
نبرد گلادیاتورها
هیاهو مردم.
راستی در دل این همه هیاهو چه صداهایی که شنیده نخواهد شد.
ما تماشاچیانی هستیم
که پشت درهای بسته مانده ایم !
دیر امدیم !شب است
شب را دوست دارم
تاریک است
با خودم میگویم
آمدی
تاریک بود
ندیدمت.
شب است و تاریکی.
چشم هایت را میبندی
صدایش میکنی
و ارزو
دلت خوش است به نام امشب.
از خودش خودش را ارزو میکنی.
پشت پنجره صدا می اید
سرک میکشم
کسی نیست.
باز هم صدا
باز هم سرکشی
باز هم کسی نیست.
کسی ارام به شیشه میزند.
باران
یادم میاید باید به اسمان نگاه میکردم
پشت پنجره صدا می اید.